1. مفهوم میلگرد ساده و آجدار
میلگرد به عنوان یکی از محصولات حوزه فولاد، یکی از مهمترین مصالح ساختمانی است که برای ساخت و سازهای بتنی و فلزی استفاده می شود. این محصول از قطعات چند سلولی شکل میگیرد که از روی یک نوار فولادی رول شدهاند. میلگردها به دو نوع ساده و آجدار تقسیم میشوند.
میلگرد ساده نوعی میلگرد است که بدون هیچ گونه پرداخت دیگری به صورت خام فروخته میشود. این نوع میلگرد در فرآیند تولید خام فولاد بدست میآید و کارخانههایی که در این زمینه فعالیت دارند، از آنها به عنوان محصول اولیه استفاده میکنند. معمولاً میلگردهای ساده با قطرهای متفاوتی در بازار به فروش میرسند و می تواند در ساختمان های مختلف استفاده شود.
میلگرد آجدار، نوع دیگری از میلگرد است که در مقایسه با ساده، دارای سطح خاردار تر می باشد. این میلگرد به منظور کاربردهایی در ساخت و سازهایی که به قوت بیشتر نسبت به میلگرد ساده نیاز دارند، تهیه شدهاند. این خارها قابلیت جلوگیری از لغزش سطحهای مختلف را دارند و در هنگام استفاده در سازمانهایی با شرایط آب و هوایی نامطلوب بسیار مفید خواهند بود.
در کل، میلگردها به دلیل قابلیت اتصال و انعطاف پذیری، از اهمیت بسیاری برخوردارند و به عنوان یکی از مواد اصلی در ساخت پل، خودرو و سازه های فلزی کاربرد دارد. با توجه به اینکه میلگردهای آجدار نسبت به ساده، قدرت بیشتری دارند، برای سرابها، پلها، خاکهای چینی، دیوارها و سایر سازههایی که نیاز به قویتر و محکمتر بودن دارند، استفاده میشوند.
2. تفاوت در پرداخت حرارت
در موضوع دوم یعنی تفاوت در پرداخت حرارت، بحث در مورد فرآیندی است که در آن گرما از یک دستگاه یا یک ماده به دیگری منتقل میشود. پرداخت حرارتی میتواند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم اتفاق بیفتد. در پرداخت حرارتی مستقیم، دو ماده تماس مستقیم دارند و گرما از یکی به دیگری منتقل میشود. این شکل پرداخت حرارت به صورت انتقال حرارت از فردا به کامل پختن آن در یک تابآور (گرما مستقیم) در اتوکلاوها پیدا میکنیم.
اما در پرداخت حرارتی غیرمستقیم، دو ماده با یکدیگر تماس ندارند و گرما به صورت پخش شده از یک تابآور به یکی یا چندین ماده منتقل میشود. به عنوان مثال، فرآیند انتقال حرارت از یک شعله به یک ظروف تهیه غذا به صورت پخش شده یا غیرمستقیم است. در این حالت، فرآیند پرداخت حرارتی معمولا با تبادل گرمای قابل توجه با یک سری تابآورهایی که جدا از ماده به تماس اوردن طرفداری کنند، صورت میگیرد.
علاوه بر این، پرداخت حرارت به صورت موضعی یا مساوی نیز تفاوت دارد. در پرداخت حرارت مساوی، منطقه نیمرخی مساوی از سطح تابآور با هم گرم میشود. در پرداخت حرارت موضعی، نقاط خاصی روی تابآور با مشخصههای خاصی (مانند قطرات آب برای رطوبت، مقدار جریان برای تکان دادن داخلی و قرار گرفتن مواد معیاره به خصوص نباید کاهش یابد) انتخاب میشود که به دلیل نزدیکی به جسم حرارتی، با سرعت بیشتری گرم شوند. بنابراین، پرداخت حرارتی متمرکز به نقاط خاصی از تابآور مانند آنچه در ککها، تخم مرغهای سفت و دیگر مواد غذایی شبیه به آنها برای تنظیم مقدار حرارت استفاده میشود. در نهایت، پرداخت حرارتی به دو صورت ممکن است و در تمام این صورتها، تفاوت در مکانیسم انتقال حرارت میباشد.
3. تفاوت در قابلیت خمش و کشش
مواد مختلف در قابلیت خمش و کشش در مقابل نیروها واکنشهای متفاوتی دارند. در تاکید بر تفاوت در قابلیت خمش و کشش باید به دو ویژگی اساسی مادهها در مقابل این نیروها اشاره کرد؛ صلابت و لیواندگی.
صلابت یا سختی ماده، نشان دهنده قابلیت مقاومت و مقاومت به نیروهای خمش و کشش است. مواد سخت، در مقابل نیروهای کششی قابلیت مقاومت بالاتری دارند، اما در مقابل نیروهای خمشی کمتر مقاومت میکنند. به بیان دیگر، در مواد سخت و مقاوم، به دلیل قابلیت تولید مقاومت ایجاد شده توسط نیروهای کششی، این مواد در عملیاتی که به شکل کششی انجام میشود، مانند ساختمانسازی و پس انداز، کاربرد بسیاری دارند.
لیواندگی، در واقع یک ویژگی نسبی است که نشاندهنده مقاومت مواد به نیروهای خمش است. موادی که بیشتر لیواندگی دارند، در مقابل نیروهای خمشی مقاومت بالاتری دارند. مواد لیواندگی بالا، به دلیل توانایی شان در مقابله با نیروهای خمشی، در عملیات انعطافپذیر مانند لولهها و مواردی که به شکل خمیده استفاده میشوند مورد استفاده قرار میگیرند.
بنابراین، تفاوت در قابلیت خمش و کشش وابسته به ویژگیهای ماده است، از جمله صلابت و لیواندگی. برای موادی که در عملیات خمیده یا کششی استفاده میشوند، انعطافپذیری و قابلیت پذیرش فشار مورد نیاز مهم است، و برای موادی که در عملیات استاتیکی استفاده میشوند، قابلیت مقاومت در برابر نیروی کششی مهم است. بنابراین، انتخاب ماده صحیح برای هر کاربردی که قابلیت کشش یا خمیده سازی وجود دارد، بسیار مهم است.
4. تفاوت در مقاومت در برابر خوردگی
درصنعت، مقاومت در برابر خوردگی یکی از موضوعات بسیار حیاتی محسوب میشود. خوردگی به عنوان یک عملیات شیمیایی و فیزیکی موجب تغییراتی در رفتار و خواص فلزات میشود که میتواند موجب تخریب بسیاری از محصولات و تاسیسات شود. به همین دلیل، تحقیقات و آزمونهای بسیاری برای بهینهسازی مقاومت در برابر خوردگی انجام شده است.
برای بررسی تفاوت در مقاومت در برابر خوردگی باید به اساسات علمی خوردگی مهربان با فلزات توجه کرد. خوردگی شامل دو مرحله اصلی به نامهای اکسیداسیون و ردوکس میشود. در مرحله اول، اتمهای فلز مادرید با یونهای اکسیژن به فرایند اکسیداسیون میپردازند. در مرحله دوم (ردوکس)، اتمهای فلز با الکترون هیدروژن در آب واکنش داده و گسیل شده و فلز حذف میشود.
با توجه به این اصول، پارامترهای مختلفی برای بهبود مقاومت در برابر خوردگی مد نظر قرار میگیرند. عواملی همچون ترکیب شیمیایی فلز، عملکرد آبی، شدت نور، دما، کیفیت پوشش و نوع استراتژی تولید محصول، تاثیر قابل توجهی در اصلاح و بهبود مقاومت در برابر خوردگی دارد.
در نتیجه، به منظور ارتقاء سطح مقاومت در برابر خوردگی، باید بهبود عوامل موجود را در نظر گرفت و از اصلاحاتی مطابق با نیاز محصل و تسهیلات تولید استفاده کرد. در سطح ابتدایی، استفاده از سطوح با پوشش قطبی، استفاده از فولاد مقاوت شده، استفاده از فولادهای کم کربن با ترکیب شیمیایی بهبود یافته و بکارگیری روشهای پوششدهی دستی و مکانیزه از جمله روشهایی هستند که بهبود و تسهیل در مقاومت در برابر خوردگی را به همراه دارند.
5. تفاوت در قوی بودن برای ساخت سازههای بلند
ساخت سازههای بلند همیشه به عنوان یک چالش و تحقیرناپذیر برای مهندسان عمران و معماران بوده است. این سازهها با بالاترین درجهی ظرافت، زیبایی و قوی بنا شده و باید تحمل وزن ساکنین و بارهای هوایی و زلزلهای را داشته باشند. بنابراین، این سازهها باید به طور کامل از مواد ساختمانی مقاوم با استحکام بالا و تحمل فشار بالا تشکیل شوند.
این سازهها دارای تفاوتهای اساسی در قوی بودن هستند که میتوان آنها را به دو دستهی سازههای فولادی و بتنی تقسیم کرد. سازههای فولادی به دلیل ویژگیهای متفاوت در شرایط زلزله و تغییرات دمایی بهتر در عملکرد خود عمل میکنند و در برخی موارد هم میتوان از آنها به عنوان سازههای موقت استفاده کرد.
دیگر تفاوت میان سازههای بتنی و فولادی، در روش طراحی آنهاست. طراحی سازههای بتنی توسط مهندسین عمران در روشهای قابل محاسبه و قابل تأیید ترکیبی از مقدار متغیرات و برآوردهای استاندارد انجام میشود، در حالی که در طراحی سازههای فولادی بسیاری از قوانین و ملاحظات شناور و معمایی تر است.
در نهایت، برای رسیدن به یک سازهی بلند و قوی و مطمئن، فرایند طراحی، ساخت و نصب سازه بسیار پرهیزکارانه و حرفهای باید انجام شود. همچنین، نیاز به کیفیت بالا، اخلاق حرفهای و تحصیلات مناسب مهندسین و معماران در این حوزه قطعی است.
6. تفاوت در قیمت و هزینههای تولید
قیمت و هزینههای تولید دو مفهوم متفاوت هستند. قیمت یک میزان پولی است که برای خرید یک کالا یا خدمت پرداخت میشود. این میزان شامل هزینههای تولید، سود صاحبان کسب و کار، مالیات و ارزش افزوده است. در واقع، قیمت کالا شامل تمام هزینههای مستقیم و غیرمستقیم تولید آن است.
در مقابل، هزینههای تولید شامل هزینههای مستقیم و غیرمستقیمی است که برای تولید یک محصول یا ارائه یک خدمت پرداخت میشود. هزینههای مستقیم شامل هزینههای مواد اولیه، کارگران و ماشینآلات است، در حالی که هزینههای غیرمستقیم شامل هزینههای نگهداری و تعمیرات، اجاره فضا، بستهبندی و حمل و نقل است.
اگر هزینههای تولید برای یک کالا بالا باشد، ممکن است صاحبان کسب و کاری به مشکل برای تعیین قیمت محصول برسند. در این حالت، آنها ممکن است تصمیم بگیرند که تعداد کمتری از آن کالا را تولید کنند یا قیمت را بالاتر بگذارند تا هزینههای خود را جبران کنند.
در نتیجه، تفاوت بین قیمت و هزینههای تولید میتواند به صورت عمیقی تأثیر بگذارد. صاحبان کسب و کار باید به دقت هزینههای تولید را محاسبه کنند تا بتوانند قیمتی مناسب برای محصول خود تعیین کنند و بتوانند سودآوری مناسب را برای کسب و کار خود تضمین کنند.