1. تعیین و تحلیل شاخص های عملکرد در بخش منابع انسانی
در هر سازمانی، بخش منابع انسانی (HR) نقش ویژهای دارد که در بهرهوری و عملکرد کلی سازمان تأثیر مستقیم دارد. شاخصهای عملکرد در بخش منابع انسانی، به مجموعهای از معیارهایی گفته میشود که برای سنجش و اندازهگیری عملکرد کارکنان در شرایط مختلف به کار میروند.
مهمترین شاخص های عملکرد در بخش منابع انسانی عبارتند از: نرخ استخدام، نرخ اخراج، سطح رضایت شغلی کارکنان، نرخ حضور و غیاب کارکنان و نرخ ترک خدمت. همچنین، برای ارزیابی و تحلیل عملکرد کارکنان، شاخصهایی مانند میزان پیشرفت و توسعه کارکنان، تعداد تربیت شدههای جدید و نرخ حضور و غیاب کارکنان برای کنترل اختلافات حاضر در سطوح توسعه و پیشرفت کارکنان، مورد استفاده قرار میگیرند.
استفاده از شاخصهای عملکرد در بخش منابع انسانی، به سازمان کمک میکند تا در راستای توسعه و بهرهوری بهتر، از پتانسیل قابل توجه منابع انسانی خود بهرهمند شود. بدین صورت، میتوان در حفظ کارکنان با دانش و توانمندی های بالا، بهبود شور و انگیزه دهی آنها به عملکرد بالاتر و در نهایت بهبود کیفیت و محصولات تولیدی دست پیدا کرد. لذا، تعیین و تحلیل شاخص های عملکرد در بخش منابع انسانی، از اهمیت بسیاری برخوردار است و به عنوان یک جنبه مهم در مدیریت منابع انسانی در هر سازمانی مورد نیاز است.
2. ارزیابی کیفیت خدمات منابع انسانی
ارزیابی کیفیت خدمات منابع انسانی به معنای بررسی و ارزیابی عملکرد و عملیات انجام شده در بخش منابع انسانی سازمان است. این نوع ارزیابی در سطح سازمان بررسی میشود و به منظور بهبود عملکرد و بهینهسازی فرآیندهای منابع انسانی انجام میشود. در این نوع ارزیابی، شاخصهای کیفیت خدمات منابع انسانی شناسایی میشوند و عملکرد منابع انسانی بر اساس آنها ارزیابی میشود.
شاخصهای کیفیت خدمات منابع انسانی شامل جوابگویی به نیازهای پرسنل، توانمندسازی و آموزش پرسنل، پشتیبانی از پرسنل در ارتقای سطح شغلی، پشتیبانی از ایجاد فضای کاری سالم و آرامشبخش، رعایت حقوق و مزایای واجد شرایط برای پرسنل و ارائه خدمات به پرسنل در زمینههای رفاهی و تفریحی است.
در ارزیابی کیفیت خدمات منابع انسانی، میتوان از روشهای مختلفی مانند ارزیابی عملکرد پرسنل، نظرسنجی از پرسنل، مصاحبه با پرسنل و مدیران و بررسی سوابق کاری و آموزشی پرسنل استفاده کرد. هدف از ارزیابی کیفیت خدمات منابع انسانی، ارتقای کیفیت خدمات منابع انسانی سازمان است که باعث افزایش رضایت و اعتماد پرسنل به سازمان میشود و عملکرد سازمان را بهبود میبخشد.
3. تعیین میزان حضور و غیاب کارکنان
تعیین میزان حضور و غیاب کارکنان از موضوعات مهم و حیاتی در محیط کار میباشد. حضور و غیاب کارکنان تاثیر مستقیمی بر روی بهرهوری سازمان دارد و به همین دلیل به جهت مدیریت بهتر منابع سازمان، تعیین و پیگیری آن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
امروزه با پیشرفت فناوری، روشهای مختلفی برای تعیین حضور و غیاب کارکنان به کار گرفته میشود. به طور مثال، استفاده از سیستمهای حضور و غیاب اتوماتیک، کارت خوانها، اسکنرها و پینکدها از جمله روشهای شناخته شده برای تعیین حضور و غیاب محسوب میشوند.
این روشها به سازمان این امکان را میدهند تا به سادگی و با دقت بالا، میزان حضور و غیاب کارکنان را دریافت و تحلیل کنند. با این روش، کارگزاران از طریق روشهای مختلف برای یافتن توقفهای ناپایدار و غیرمعمولی از زمان اتصال به شبکه استفاده میکنند و در صورت لزوم، از اطلاعات حاصل شده در برابر کارکنان قانع کنندهاند.
در نتیجه، تعیین میزان حضور و غیاب کارکنان باعث افزایش بهرهوری سازمان، به حداقل رساندن تخلفات کارکنان در زمینه این موضوع و بهبود عملکرد و بهبود کیفیت کارکنان میشود. به همین دلیل، تلاش برای بهبود روشها و ابزارهای تعیین حضور و غیاب کارکنان باید یکی از اولویتهای پیگیری سازمان باشد.
4. ارزیابی رضایتمندی کارکنان
ارزیابی رضایتمندی کارکنان یکی از مهمترین ابزارهایی است که به منظور بهبود عملکرد سازمانها و کاهش نرخ جایگزینی کارکنان در اختیار دارند. این ارزیابی میتواند شامل معیارهایی مانند رضایت از شرایط عملکرد، رضایت از محیط کار و روابط میان همکاران و مدیران، ارتباط مساعد با مسئولین، رضایت از فرصتها و پاداشهای مالی و غیرمالی و بسیاری از معیارهای دیگر است.
ارزیابی رضایتمندی کارکنان در صورتی که با روش صحیح انجام شود، به مدیران سازمان کمک میکند تا فرآیندهای کاری را بهبود بخشند و به کارکنان خود مشارکت در بخشی از فرآیند ارزیابی را بدهند. با بررسی نظرات کارکنان، میتوان به مسائل دسترسی پیدا کرد و آنها را حل کرد. این نوع روش برای جمعآوری اطلاعات، نقاط قوت و ضعف سازمان را به تصویر میکشاند تا مدیران بتوانند برای بهبود وضعیت در نقاط ضعف اقدام کنند.
علاوه بر این، انجام ارزیابی رضایتمندی کارکنان با این امکان که کارکنان فرصتی برای انتقاد، پیشنهاد و ارائه نظرات خود داشته باشند، باعث افزایش حس ارتباط و همکاری در سازمان میشود و افزایش رضایت کارکنان نیز بهبود عملکرد آنها دارد.
در نتیجه، ارزیابی رضایتمندی کارکنان به کمک گرفتن نظرات و واکنشهای کارکنان، از یک سو دستگاههای مدیریتی را با اطلاعات لازم برای تصمیمگیری فراهم میکند و از سوی دیگر، بهبود رضایت کارکنان و ایجاد ارتباط مؤثر بین انسانهای مختلف در سازمان را تضمین میکند.
5. بررسی میزان توانمندی های کارکنان
بررسی میزان توانمندی کارکنان، به عنوان یکی از عوامل مهم در بهبود کارایی و عملکرد سازمان، بسیار مهم و حیاتی است. این بررسی ها می توانند ما را به صورت دقیقی با سطح توانمندی های کارکنان مواجه کنند و این اطلاعات به مدیران کمک می کنند تا در تصمیم گیری های استراتژیک و مدیریت منابع انسانی بهتر و دقیق تر باشند.
در بررسی میزان توانمندی کارکنان، چندین عاملی مانند شاخص های تحصیلی، مهارت ها، تجربیات و ارتباطات بررسی می شود. بررسی این عوامل به مدیران امکان می دهد تا بهینه سازی سطح توانمندی های کارکنان را بر اساس نیازهای سازمان، انجام دهند.
هدف از بررسی میزان توانمندی کارکنان، بهبود کیفیت عملکرد، افزایش تولیدی، کاهش هزینه های سازمان و ارتقای پایبندی و رضایت کارکنان است. در این راستا، سرمایه گذاری در آموزش و پرورش، برگزاری دوره های آموزشی و ارتقای سطح دانش کارکنان، بهبود ارتباطات و تسهیل ارتباطات داخلی، تشویق به ارتقای شغلی و ... می تواند راهکارهای موفقی در بهبود توانمندی کارکنان باشد.
در نتیجه، بررسی میزان توانمندی کارکنان یکی از موارد مهمی است که هر سازمان باید به آن توجه ویژه ای داشته باشد تا با بهینه سازی سطح توانمندی های کارکنان، بتواند بهبود پایداری و عملکرد سازمان را تجربه کند.
6. بررسی میزان پایبندی کارکنان به مقررات و قوانین
پایبندی کارکنان به مقررات و قوانین شرکت یکی از مهمترین عوامل تأمین موفقیت در هر سازمانی است. از طرفی، آسیبهای ناشی از عدم پایبندی کارکنان به مقررات و قوانین میتواند شامل جریمههای مالی، قطع همکاری با بخشهای دولتی، کاهش اعتماد مشتریان و کاستی از سهامداری شرکت باشد. برای اینکه کارکنان به طور کامل به مقررات و قوانین پایبند باشند، به عواملی نظیر آموزش، تربیت، تشویق و اعمال تبعیض عدالتخواهانه نیاز است.
روشهای کنترلی برای بررسی میزان پایبندی کارکنان به مقررات و قوانین عبارتاند از: بازدید سازمانی، برگزاری کلاسهای آموزشی، اعمال تبعیض عدالتخواهانه در پاداش و مجازات، بررسی اسناد، نظارت بر کارکرد کارکنان و آمارهای بازار.
یکی از عوامل عدم پایبندی کارکنان به مقررات و قوانین، ناشی از رفتار مدیریت و ناآگاهی از قوانین و رویههای کاری است. به همین دلیل، انتظار میرود که مدیران سازمان، در پیشگیری و رفع این مشکلات، نقش مهمی را در ایجاد یک فرهنگ پایبندی کارکنان به مقررات و قوانین داشته باشند. با رعایت این موارد، میتوان میزان پایبندی کارکنان به مقررات و قوانین را بهبود بخشید و در نتیجه، موفقیت بیشتری در کسب و کار خواهیم داشت.