سپریال

سپریال

سپریال در زبان انگلیسی به اسم "Serial" شناخته می‌شود و به بیان ساده، یک روش تحلیل پی درپی و سریالی از یک موضوع برای کشف یا تفهیم و ارائه یک تصویر کامل و جامع از آن موضوع می باشد. سپریال ها معمولاً بر روی رسانه‌های پخش در بین فصل‌های مختلف و یا قسمت به قسمت می باشند و شامل ابعاد نسبتاً کوتاه، کامل، پر از تعقیب و گریز، رازآلود، عاطفی و گاهی به نوعی دلهره‌آور هستند.

سپریال‌ها به طور معمول شامل چندین فصل و یا قسمت به قسمت و اغلب به صورت داستانی می باشند که به صورت پی در پی در اختیار مخاطبان یا گویندگان قرار می گیرند. ساختار سپریال ها به گونه ای است که در هر فصل یا قسمت، یک قسمت از داستان بر مبنای صورت پی در پی شناور بوده و پایان آن به ماجرای داستان نمی رسد و از همین رو، نظر کشی برای مخاطب را به تعویق می اندازد. این عمده از اصل سرگرمی در سپریال ها می باشد که برای کشف نتیجه و حل شدن اسرار داستان، مخاطب باید منتظر بماند تا فصل بعد شروع شود.

سپریال ها می‌توانند انواع مختلفی از داستان ها را شامل شوند از جمله جنایی، غم‌انگیز و رمانتیک و معمولاً به دلیل پویایی و جذابیت داستان ها، سپریال ها در دنیای روز به‌صورت فراگیر شده‌اند و برخلاف فیلم ها و سینما که معمولاً به ازای هر نمایش شخصیت های کاملاً معرفی شده و کاراکتر های داستانی تحلیل و نمایش داده نمی شوند، در سپریال ها این بدان معنی است که مخاطب به صورت جامع تر فرصت دارد تا با شخصیت های داستانی آشنا شود و به فهم بهتر و جامعی تر از داستان برسد.



موسیقی و سینما

موسیقی و سینما دو عنصر مهم و پردرآمدی در جهان هنر هستند. هر دو به صورت مستقل و یا در ارتباط با یکدیگر، در صنعت هنری، تاثیر قابل ملاحظه‌ای دارند. همکاری بین این دو مورد، جهت ایجاد اثرات گرافیکی، حسی، اپیک و … که مناسب برای فیلم‌های سینمایی هستند، جزء باستانی ترین و بهینه ترین‌هاست.

موسیقی، می‌تواند به چند شکل با سینما همکاری داشته باشد. در بخش موسیقی سینمایی، که برای فیلم‌ها تهیه می‌شود، از صداهای اینسترومنتال و ارکسترال استفاده می‌شود. آهنگ‌های وارد شده در فیلم، اغلب ابتدا توسط یک مؤلف موسیقی سینمایی تهیه ‌می‌شوند و سپس برای بخش موسیقی سینمایی فیلم، انتخاب می‌شوند. از مزایای ورود موسیقی به فیلم می‌توان به افزایش فضا و احساسای به مخاطب اشاره کرد.

سینماهای فیلمی نیز می‌توانند کلیپ‌ها و ویدیو کلیپ‌های موسیقی را در خود قرار دهند و به دنبال افزایش درآمد خود باشند. همچنین بصورتی که همهی ما میدانیم، از گذشته تاکنون از بسیاری از آهنگ‌ها در فیلم‌های سینمایی استفاده شده که به همراه هم آثاری خلق کرده‌اند که هنوز بعضی از آثار تاریخی سینمای جهان از بین نرفته‌اند.

به علاوه، بسیاری از موسیقی‌های سینمایی و آهنگ‌هایی که برای فیلم‌ها ساخته می‌شوند، خود به یک اثر هنری تبدیل می‌شوند که در اصل به عنوان پارتی از فیلم ارائه می‌شوند و در سپرده شدن در ذهن ما به دلیل تاثیرگذاری پرشتابش، علامتی دائمی‌در ذهن ما نشان می‌دهند. به همین دلیل اغلب از این موسیقی‌ها در دنیای واقعی و موسیقی‌های مستقل هم استفاده می‌شود. در نهایت شاید بتوان گفت هر دو عنصر موسیقی و سینما با هم مرتبطند و نگارش آنها استفاده یک عوامل کلیدی در فرهنگ و سازماندن دنیای هنری هستند.



شعر و ادبیات

شعر و ادبیات به عنوان یکی از هنرهای بنیانی بشر، برای ما به عنوان یک سرمایه‌ی فرهنگی بسیار ارزشمند است و ما باید به شکل مجدانه‌ای به آن احترام گذاشته و آن را در جامعه‌ی خود معرفی کنیم.

شعر به عنوان یکی از قدیمی‌ترین شاخه‌های ادبیات، برای مردمان از دیرباز جذابیت فراوان داشته است. شعر یکی از دیاره‌ی یاس به دانه‌ی تورو درو* بوده و در طول تاریخ افرادی همچون حافظ، سعدی، مولوی، عطار و شهریار نقش بسیار مهمی در توسعه‌ی شعر داشته‌اند. شعر به ما یادآوری می‌کند که مسائل زندگی و مرگ مهم و یکی از اصلی‌ترین موضوعات است و در طریقه‌ی بیان آن‌ها، همه‌ی تجربیات انسانی وارد می‌شود.

درباره‌ی ادبیات نیز باید گفت که شامل هر نوع ادبیاتی است که تمامی ارکان آن (شامل داستان‌ها، شعر، نمایشنامه‌ها، رمان‌ها، مقالات، لابه‌لای نویسی) برای ارتباط با خواننده‌ی خود موثر و دارای ارزش و زیبایی است. ادبیات چارچوبی است برای بیان احساسات و تجربیات پر زرق و برق‌ترین بشر و همچنین استفاده از آن‌ها به عنوان یکی از اعلی بلندای‌های ادبی با هدف ترغیب فردی به ادامه‌ی تعالی در روح و وجودش.

مهمترین نکته‌ای که باید در مورد شعر و ادبیات به آن اشاره کرد، این است که آن‌ها سرآمد چیزی برای نمایش انسانیت و احساسات بشری هستند. ادبیات و شعر به جرأت می‌توانند به عنوان یک شاخه‌ی زیبایی‌شناسی فرهنگی و ظرفیت بزرگسالی، سرزندگان دیگری شناخته شده‌اند، و برای همین داشتن یک فرهنگ و هنری پایدار، بدون سؤال، بسیار ضروری است.



فلسفه و اندیشه

فلسفه و اندیشه دو مفهوم تاریخی و بنیادین در جهان فکر و ادبیات هستند. فلسفه به معنای فصلیدن و تفکیک کردن علوم و مفاهیم است و به آگاهی از معنای عمیق وجود و هستی بشری می‌پردازد. به عبارت دیگر، فلسفه به جستجوی حقیقت و ذات وجود می‌پردازد و در این بین، حقایق مختلفی را از طریق دلیل و منطق بررسی می‌کند. همچنین، فلسفه در جستجوی معنای زندگی و برون‌پرده‌ی پدیداری‌ها است و به کوشش برای مرور دیدگاه‌ها و تفکرات مختلف فیلسوفان در گذشته و حال می‌پردازد.

اندیشه در اصل به کلیت فعالیت‌های ذهنی و شناور شدن از فکر عادتی و تکراری و سمت یابی به دریافت جدید به منظور پیشرفت و تکامل اشاره دارد. به عبارت دیگر، اندیشه به نوعی فرایندی است که با بازشناخت چالش‌هایی که روی افراد و جامعه القا می‌شود، شروع می‌شود و به کوشش برای پیدا کردن راه‌حل‌های خلاقانه و غیر مسلط به نیازها، ادامه پیدا می‌کند.

همچنین، فلسفه و اندیشه در واقع دو مفهوم واقعی و مرتبط با یکدیگر هستند. تفکر فلسفی به دنبال ارائه کنترل عالی بر رفتار هستی و اهدافی معقول در لابلای تعارضات زندگی است. در حالی که اندیشه به دنبال توسعه یافتگی‌های جدید در زندگی است. هر دوی این مفاهیم جهت ارائه تغییرات سازنده در زندگی روزمره با هدف بهبود کیفیت زندگی و روابط با همیاری و بازدید بالاتر از مسائل سرمایه می‌گذارند. به طور کلی، فلسفه و اندیشه همانند دو پایه اصلی در ساختار و افق دید بشر هستند که با هم دست به دست می‌شوند تا در راهسازی برای یک زندگی موفق و پرفروغ بهره‌ور باشند.



تاریخ و جغرافیا

تاریخ و جغرافیا دو علمی هستند که به دنبال درک گذشته و حال جهان هستند. تاریخ مطالعه رویدادهای گذشته است و به ما اجازه می دهد که درک بهتری از چگونگی شکل گرفتن جوامع مختلف داشته باشیم. این علم طبقه بندی های بسیاری شامل تاریخ دینی، تاریخ فرهنگی، تاریخ سیاسی و تاریخ اقتصادی است.

از طرفی، جغرافیا بررسی جوامع و شرایط طبیعی جهان را در بر می گیرد. این علم، نشان می دهد که برای برسی شکل گیری سیستم های جغرافیایی، عواملی چون جغرافیای اقلیمی، فیزیکی، مردم شناسی، اقتصادی و فرهنگی باید مورد مطالعه قرار گیرند.

به عنوان مثال، جغرافیای قاره آفریقا به دلیل استعمار اروپایی، تحولات سیاسی و جنگ های محلی، یکی از مهمترین موضوعات تاریخ جهان به شمار می رود. همچنین، جغرافیای قاره آسیا به دلیل اندازه بزرگ و تنوع فرهنگی، برای مطالعه یکی از بهترین موارد جغرافیایی است.

تاریخ و جغرافیا به طور مشترک با همکاری، به ما کمک می کنند تا درک بهتری از جامعه ها و شرایط طبیعی داشته باشیم که منجر به بهبود شرایط زندگی برای جوامع جهان می شود. برای این منظور، باید روش های مورد استفاده در علوم مختلف را کشف و کاربردی کرد.



روانشناسی و رواندرمانی

روانشناسی یک علم است که به بررسی رفتار و هیجانات انسان ها می‌پردازد. هدف این علم بررسی عوامل پشت رفتارهای مختلف و نیز بررسی پرسش‌هایی مانند چگونگی شکل‌گیری شخصیت و همچنین نحوه درمان مسائل روانی است. روانشناسان به منظور بهبود روانی افراد از روش‌های مختلفی مانند رواندرمانی و روانشناسی مثبت استفاده می‌کنند.

رواندرمانی علمی است که در برگیرنده درمان مسائل روانی با استفاده از تکنیک های مختلف است. درمان روانی می‌تواند با استفاده از داروها، فرایند های شناختی، جلسات گفتگو و همچنین درمان‌های تکنیکی انجام شود. درمان روانی به عنوان یک روش ‌موثر برای بهبود مسائل روانی شناخته شده است و برخی از نوع‌های آن شامل روش های تحلیلی، شناختی-رفتاری، گروهی و خانوادگی هستند.

به عنوان درمانگران روانی، روانشناسان باید دانش عمیقی درباره نظریات و روش های روانشناسی پایه داشته باشند. آن ها باید قادر باشند سایر مواردی مانند اهداف مورد بررسی، نمونه‌بندی و فرضیه‌پردازی را در نظر بگیرند. برای مثال، در رواندرمانی ممکن است به منظور درمان فوبیای یک فرد، یک روانشناس باید با استفاده از تکنیک های تحریکی و روانشناسی تکانه‌دهنده شروع به درمان کند.

به طور کلی، روانشناسی و رواندرمانی برای بهبود روان شناختی انسان ها بسیار حائز اهمیت هستند. این علوم به انسان ها کمک می کنند تا پیشرفت کنند و با مشکلاتی که در روابط آن ها وجود دارد، بهتر سازگاری پیدا کنند.



علوم و فنون

علوم و فنون شاخه‌ای از دانشگاهی است که به بررسی و توسعهٔ فناوری و علم مرتبط با دیدگاه‌های متفاوت از طبیعت پرداخته می‌شود. این کار در ساخت و طراحی محصولاتی که از جمله آنها، مواد شیمیایی، رایانه‌ها، مهندسی هوا فضا، ماشین‌ها، فناوری اطلاعات و ... می‌باشد، به کار گرفته می‌شود.

هرچند که تفاوت وهمی بین علوم و فنون وجود دارد؛ اما هر دو به راهکارهایی برای حل مسائل پایه کمک می‌کنند. دانشجویان علوم و فنون با مطالعه و تحلیل مفاهیم، به افزایش دانش بخش‌های مختلف می‌پردازند و می‌توانند با توانایی خود، راهکارهایی برای بهبود مسائل پایه و صنعتی عرضه کنند.

علوم و فنون با ارتباط تنگاتنگی که با صنعت دارند، در توسعه کیفیت روزمره مردم کمک می‌کنند. همچنین می‌توان در استفاده از منابع، کاهش هدر رفتن آنها را با بهره‌گیری از دانش علوم و فنون، حاصل کرد. هدف علوم و فنون، پیشرفت صنعت و جامعه است.

به طور کلی، دانشجویان علوم و فنون را شاهد به دست آوردن دانش جدید و حل مسائل صنعتی و جامعه خواهیم بود. اگر هر کسی در فعالیت‌ها و فرایندهای خود دانش علوم و فنون را به کار بگیرد، به طور آشکاری پیشرفتی برای صنعت، جامعه و حتی خودشان مشاهده خواهد کرد. بنابراین، بسیاری از دانشجویان، با ثبات و پشتکار، به دنبال پیشرفت و توسعه و رشد دانشگاهی، فردی و جامعه خود هستند.