مساله بهجت یکی از مشکلات پایداری کشور است و به طور مستمر برای حل آن تلاشهای مختلف صورت میگیرد. بهجت به عنوان بخش مسکن برای فقرا و افراد با درآمد پایین در کشور قرار دارد و در سالهای اخیر با مشکلاتی مثل نبود بودجه کافی برای تأمین نیازهای داخلی، عدم توانایی در تعریف بهترین خدمات برای ساکنان و نداشتن توان انجام عملیات بازسازی و بهسازی همراه است.
در واقع، مشکلات بهجت باعث شده است که شهرنشینان به دلیل وجود تنها یک مسکن نامناسب، با مشکلات فراوانی روبرو شوند؛ اول از همه نبود بهداشت و مسائل بهداشتی بیماریزا، عدم تامین منابع ایمنی و حفاظت در مقابل وقوع زلزله و بلایای طبیعی، باعث خطرناکشدن زندگی ساکنین شده است.
در این راستا، نیاز به اصلاح سیاستهای الزامات ساختمان و تغییرات در مدل های آپارتمان سازی، بیشتر از همیشه احساس میشود. همچنین، باید دقت شود که برای حفظ مسکن بهجت، تامین بودجهی کافی برای اجرای پروژههای بازسازی و بهسازی ضروری است.
در کل، نیاز به تلاش مشترک و هماهنگی بین بخشهای مختلف برای حل مشکلات بهجت احساس میشود. با توجه به اهمیت بخش مسکن برای فراهم کردن محیط زندگی ایمن و مناسب برای ساکنان، از ارائهی پیشنهادات دقیق به دولت، مسئولان و سازمانهای مربوطه بهرهمندانه باید استفاده شود.
نبود توجه به قدرت رسانه در ارتقای تصویر عمومی شرکت
در جوامع مدرن، رسانهها به عنوان نیرویی قدرتمند به شمار میآیند که برای زنده نگه داشتن تعاملات اجتماعی و عمومی، نقش بسیار مهمی دارد. از میان این رسانهها نیز تلویزیون، رادیو، اینترنت و رسانههای اجتماعی محبوبترینها هستند. این رسانهها با برپایی ارتباط بین افراد، اطلاعرسانی و ارتباط بین فرهنگها، تبلیغات کالا و خدمات، افزایش آگاهی رویدادها و حوادث، و معرفی پروفایل شرکتها و نهادها به جامعه، نقش بسیار مهمی در تغییر تصویر عمومی دارند.
با این وجود، بسیاری از شرکتها در بخش تبلیغات، به مقدار کافی توجهی به محتوای تبلیغات خود ندارند و نتوانستهاند از قدرت رسانه بهره ببرند. رسانه با قدرت عظیم خود، قادر است تاثیرات جنبشهای اجتماعی، اطلاعرسانی گسترده و همچنین افزایش یا کاهش محبوبیت یک شرکت را بر روی مردم، به صورت عمیق و سریع برجسته کند. شرکتهایی که نتوانستهاند با توجه به این قدرت ارتباطات اجتماعی، بر روی تصویر عمومی خود کار کنند، در بین مشتریان خود میتوانند مواجه با مشکلات رو به رو شوند.
به عنوان مثال، با توجه به اینکه هنرمندان در جامعه ما دارای محبوبیت بالایی هستند، برای یک شرکت، میتواند به همین عنوان به جای انتشار تبلیغات به هنرمندان محبوب تامل کند تا تصویر خود را بهبود بخشد. همچنین با توجه به تغییرات اخیر در روشهای تبلیغاتی میتوان از رسانههای اجتماعی نیز استفاده کنیم و در سرقت توجه مخاطب قرارگیریم، از طریق این رسانهها این امکان برای ما فراهم میشود که تبلیغات خود را به یک جمعیت گستردهتر ارائه دهیم.
در کل، اهمیت این موضوع این است که شرکتها باید با توجه به قدرت رسانه، بتوانند تاثیرات منفی و مثبتی که این رسانهها دارند را تشخیص دهند تا بتوانند با کیفیت ترین تبلیغات را برای بهبود تصویر عمومی خود انجام دهند و به نتیجه مطلوب دست یابند.
عدم توجه به نیازهای مشتریان در طراحی و ارائه محصولات
یکی از مشکلاتی که بسیاری از شرکتها و شرکتهای بزرگ در آن دچارند، عدم توجه به نیازهای مشتریان در طراحی و ارائه محصولات است. به طور کلی، هر شرکت باید به نیازهای مشتریان خود توجه کرده و محصولاتی را به بازار عرضه کند که به دنبال محصولات خود هستند و با آنها راضی خواهند بود. اما برخی شرکتها این اصل را رعایت نمی کنند و در نتیجه، مشتریان خود را از دست می دهند.
از جمله مشکلاتی که به واسطه عدم توجه به نیازهای مشتریان در طراحی و ارائه محصولات به وجود میآید، عدم قابلیت استفاده محصولات است. اگر محصولاتی که تولید میشوند با نیازهای مشتریان هماهنگ نباشند، در واقع آنها بلا استفاده خواهند ماند. این موضوع باعث ایجاد نارضایتی در مشتریان میشود و احتمالاً در آینده باعث از دست رفتن آنها خواهد شد.
علاوه بر این، شرکتهایی که در طراحی و ارائه محصولات، به نیازهای مشتریان توجه نمی کنند، از نظر رقابتی نیز مشکلاتی را تجربه خواهند کرد. چرا که در دنیای امروز، مشتریان به خوبی بازار را تحلیل میکنند و قادرند تفاوتهایی کوچکی را بین محصولات به همراه قیمت، کیفیت و خدمات متصل به آنها بیابند. پس شرکتهایی که به نیازهای مشتریان توجه نمیکنند، به سرعت خود را در خطر قرار میدهند و از دست رقبای خود برتری کسب نمیکنند.
در نتیجه، عدم توجه به نیازهای مشتریان در طراحی و ارائه محصولات، یک عامل بسیار مهم در از دست دادن مشتریان و افت تجارت شرکت است. شرکتها باید به شیوه بهتری به نیازهای مشتریان خود توجه کنند و محصولات خود را به شکلی طراحی کنند که مشتریان به آنها علاقهمند شوند.
نادیده گرفتن نسل جوان و تحولات دیجیتال در روشهای بازاریابی
تحولات دیجیتال و فناوری اطلاعات و ارتباطات در دهه های گذشته باعث شده است که روش های بازاریابی کلاسیک و سنتی نه تنها کارآیی خود را از دست داده باشند، بلکه با به چالش کشیده شدن جوانان، کاملاً از مد رفته اند. دیجیتالی شدن جامعه و بازیابی اطلاعات از طریق اینترنت، مشتریان را در صورتی که تبلیغ گران و شرکت های صنعتی بازاریابی سنتی را ادامه دهند، رویارو می کنند که شاید دیگر نخواهند توانست با این بستر رو به رو شوند. ناگزیر باید به این تحولات دیجیتال پایبند باشیم و با روش های خلاق بازاریابی دیجیتال، به مشتریان خود نزدیک شویم.
نسل جوان برای صرفه جویی در وقت خود، در حالتی بیشتر به گوشی های هوشمند خود اعتماد می کنند و با بیشتر شدن ساعات استفاده از این نوع از دستگاه ها، استفاده از روش های متعدد برای بازاریابی برای کارآیی بیشتر در قالب دیجیتال، ضروری شده است. شرکت های بزرگ جهان ایده های خلاقانه و مطلوبی را برای بازاریابی دیجیتال به جای روش های سنتی و عادی، استفاده می کنند که به خریداران جوان و دیجیتالی ویژگی هایی الزم را ارائه می دهد که آن ها همراه با آن ها بتوانند از آن ها بهره ببرند.
به عنوان مثال، تیک تاک (Tik Tok) که یکی از رسانه های اجتماعی برای ارتباط با نسل جوان است، رسانه ای خلاقانه و همچنین جالب است. پس از تحولاتی در زمینه دیجیتال، امروزه اپلیکیشن هایی مانند این باعث شده اند که هنرمندان، تولیدکنندگان، خلبانان تبلیغاتی و... با استفاده از نرم افزارها و ویژگی های خلاقانه آن، به شیوه های جدیدی از بازاریابی دیجیتال رودآوری کنند.
دیگر ترفندهایی نیز مانند تبلیغات دیجیتال نمایشی، که شامل برنامه های مختلفی برای نمایش اطلاعات به صورت دیجیتال است، برای بازاریابی دیجیتال بسیار موثر هستند. استفاده از روش هایی مثل این نه تنها مناسب و سریع برای مخاطبان است، بلکه می تواند ارزش بهتری برای کمپین تبلیغاتی ایجاد کند و همچنین هزینه های بالای تبلیغات را به صرفه جویی بیشتر آورد. دیجیتال شدن بازار به تدریج به عنوان یک راه بزرگ برای بقای برند ها به شمار می رود و علاوه بر ارائه محصولات مرضی با کیفیت، این امر به نحوه اجرای تبلیغات، جذب متخصصان و بکارگیری نیروی کار فنی برای تبلیغات دیجیتال و بسیار دیگر از عوامل ربط دارد.
گرانی قیمت محصولات نسبت به رقبا
گرانی قیمت محصولات، یکی از مشکلات اساسی اقتصادی در جوامع مختلف است که امروزه در بسیاری از کشورها مشاهده میشود. این مشکل به طور عمده بدلیل عوامل مختلفی از جمله افزایش قیمت مواد اولیه، نوسانات ارز، کاهش تولید، نقص در تأمین و تأمین از فروشگاههای سوپرمارکتی، افزایش قیمت جریانهای وارداتی و... رخ میدهد.
یکی از مسائلی که مردم در چنین شرایطی با آن مواجه هستند، مقایسه قیمت محصولات با رقبا است. مثلاً ممکن است برای خرید یک کالای خاص در یک فروشگاه خاص، افراد به دنبال مقایسه قیمت آن با فروشگاههای دیگر باشند تا بهدست آوردن قیمت مناسب و منطقی.
در صورتی که محصولات یک فروشگاه در مقایسه با رقبا، قیمتهای بالایی داشته باشند، ممکن است مشتریان از خرید در آن فروشگاه صرف نظر کنند و به سمت فروشگاهی دیگر مراجعه کنند که قیمت محصولاتش کمتر و بازارپسندتر است. وقتی که مشتریان اینکار را کنند، این میتواند در مجموع به کاهش فروش و به طبع استقرار تقریباً ناموفق برند یا شرکت افتاده و نهایتاً به زیان قالب بخشد.
بااین وجود، مسأله گرانی قیمت محصولات را نمیتوان به خریداران و مشتریان نسبت داد، بلکه به شرکتها و فروشندگان نیز بستگی دارد. بنابراین، نیاز است که تدابیر و سیاستهای اقتصادی و مدیریتی گرفته شود که با کاهش قیمت مواد اولیه و همچنین تأمین منابع و کاهش هزینهها، باعث کاهش قیمت محصولات شده و در نهایت تأثیرات مثبتی بر بازار و اقتصاد خواهد داشت.
عدم توجه به محیط زیست و پایداری در تولید محصولات
در عصر صنعتی، تولید محصولات و خدمات باعث شده است که درآمدهای تولید، افزایش یابد و به همین دلیل، شرکتها به دنبال راهکارهایی برای افزایش سود خود هستند. با این وجود، چندانی به اهمیت حفظ محیط زیست و پایداری تولیدات خود توجه نمی کنند.
بی توجهی به محیط زیست و پایداری در تولید محسوس است در فرآیند تحقق اهداف تجاری. شرکتها بیشتر به موضوع سود محور میپردازند و به دلایل مختلفی مانند - نداشتن تحمل تحرک قیمت مواد مورد نیاز، تغییرات در تبادل تجاری، افت رقابتی با دیگر شرکتها، ضعف در فروش، و غیروارثداری از محیط زیست - مجاب به عدم توجه به تولید پایدار محسوب میشوند.
علاوه بر این، مشکلات حاصل از عدم توجه به محیط زیست و پایداری در تولید محصولات، خود نشانگر یک قضیه اساسی تر است. افزایش حاشیه سود در پایان سال، تجزیه و تحلیل های مالی و رشد فروش، در بازدهی قطعی برجسته نیست. مشکلات همچون طغیان کردن بحران اقلیمی، عدم حفظ تنوع زیستی، ساختار بنای پایدار در دسترس نبودن، سوء نیتهای احتمالی و قابل پیشبینی در جامعه، تصاعد هزینه های اجتماعی و ... همگی نشانگر این امر هستند.
در پایان، میتوان گفت که عدم توجه به محیط زیست و پایداری در تولید محصولات، امری بسیار گسترده و خطرناک است. شرکتها باید این اصول را به صورت مستقیم در فرایند تولید، بکار بگیرند و با مشتریان و شهروندان برای افزایش آگاهی در این زمینه همکاری کنند. فرایند تولید مشتری، مقدار اقتصادی مناسب، تنوع و جذابیت بیشتر محصول، افزایش فروش و خروجی بالاتر در بازار، رضایت مشتریان بیشتر، عملکرد بهتر شرکت، و رسیدن به بازار جدید(ولی بدون هزینههای همراه با آن) را فراهم می کند.
عدم پاسخگویی به شکایات و نارضایتیهای مشتریان به صورت سریع و موثر
عدم پاسخگویی به شکایات و نارضایتیهای مشتریان به صورت سریع و موثر یکی از مشکلاتی است که در بسیاری از شرکتها و سازمانها به چشم میخورد. این مشکل بیشتر در شرکتهایی رخ میدهد که نظم و تنظیمات کافی برای پاسخگویی به شکایات و نارضایتیهای مشتریان در نظر نگرفته شدهاند.
این خطر به ویژه برای شرکتهایی که در صنایع خدماتی فعالیت میکنند بسیار جدی است. هر گونه نقص در ارایه خدمات میتواند به ضرر شرکت تبدیل شده و از دست دادن مشتریان جاری و آینده را به دنبال داشته باشد. با این حال، پاسخگویی به شکایات و نارضایتیهای مشتریان جهت رضایت بخشیدن او و نگه داری از وفاداری وی نسبت به شرکت بسیار مهم است.
باید توجه داشت که پاسخگویی به شکایات و نارضایتیهای مشتریان بهتر است به صورت سریع و موثر انجام شود. این موضوع کمک میکند تا مساله بار انرژی و زمان مشتری را درگیر نکند و کارشناسان پشتیبانی بتوانند به دقت و صحیح بررسی کنند. همچنین، پاسخگویی سریع به مشتریان، نشان دهنده این است که شرکت بر مشکلات مطرح شده و شکایات مشتریان توجه دارد و به جدیت آن در راه حل مساله است.
در نتیجه، مطالب مطرح شده نشان میدهد که عدم پاسخگویی به شکایات و نارضایتیهای مشتریان به صورت سریع و موثر میتواند به شرکت تأثیرات جدی و نامطلوبی برای آن داشته باشد. به همین دلیل، استفاده از راهکارهای مناسب، تنظیم مکاتبات و کنترل مستمر بر سریع بودن پاسخدهی به مشتریان، موجبات رضایت مشتریان و حفظ جایگاه شرکت در بازار را فراهم میکند.
نبود برنامهریزی مناسب برای گسترش فعالیتهای شرکت
صنعت و بازارهای امروزی دنیا به دلیل توسعه روزافزون فناوری، رقابت بین شرکتها و همچنین تغییر نیازهای مشتریان، در حال تحول و تغییرات پیدرپی است. بنابراین، برای ماندگاری و رقابت پذیری شرکتها نیازمند برنامهریزی مناسب برای گسترش فعالیتهای خود هستند. با این حال، در اکثر شرکتها بازهم نبود برنامهریزی مناسب برای گسترش فعالیتهای شرکت مشاهده میشود و این موضوع اگر نادیده گرفته شود، باعث به خطر افتادن قرار گرفتن شرکت میشود.
یکی از مشکلات برنامهریزی نامناسب آینده، عدم توجه به تحلیلهای بازاریابی و رشد بازار است. بدون در نظر گرفتن کنترل بازار و به تعویق انداختن ایجاد راهبردهای نوین توسعه فروش، شرکت در برابر رقبای خود متضرر خواهد شد. همچنین، کنترل مناسب مالی و بهینه سازی منابع شرکت، از جمله عوامل مهم برای برنامهریزی مناسب برای گسترش فعالیتهای شرکت است که در صورت کوتاهی نظر و عدم مسئولیت پذیری به افزایش هزینهها و کاهش سود شرکت منجر خواهد شد.
نبود یک مدیریت مناسب برای گسترش فعالیتهای شرکت باعث افزایش مسئولیتها، اختلافات سازمانی و فرایندهای غیر بهینه شده و باعث کاهش کارایی و به همراه آن افت در سودآوری شرکت میشود. به همین دلیل، لازم است که در رسیدن به اهداف رشد و گسترش شرکت، برنامهریزی مناسب و اقدامات راهبردی به منظور فراهم آوردن راهکارهای خلاقانه و پایدار انجام شود. برای این منظور، انجام تحلیل استراتژیک و برنامهریزی مناسب با توجه به متغیرهای داخلی و خارجی شرکت، از اهمیت بالایی برخوردار است.
بنابراین، نبود برنامهریزی مناسب برای گسترش فعالیتهای شرکت میتواند باعث عدم رشد و پیشرفت شرکت شود. به همین دلیل، لازم است مدیریت شرکت نسبت به برنامهریزی مناسب، تحلیل بازاریابی و رشد بازار، کنترل مناسب مالی و بهینه سازی منابع شرکت و همچنین استفاده از راهکارهای نوین و خلاقانه و همکاری با تیم فعال و دارای تجربه، تلاش کند تا شرکت خود را برای رهبری در بازار آماده کند.
کمبود پشتیبانی و خدمات پس از فروش به مشتریان
کمبود پشتیبانی و خدمات پس از فروش به مشتریان، یکی از مشکلات شایع در اکثر صنایع و شرکتهاست. با توجه به این که پشتیبانی و خدمات پس از فروش، بخش مهمی از روابط با مشتریانست، عدم توجه به این بخش میتواند باعث از دست دادن مشتریان با ارزش و حتی خسارتهای مالی شود.
یکی از دلایل اصلی کمبود پشتیبانی و خدمات پس از فروش، کمبود بودجه و منابع است. برخی شرکتها برای صرفنظر از خدمات پشتیبانی و خدمات پس از فروش، منابع خود را به بخشهای دیگری از شرکت اختصاص میدهند. اما این رویه، میتواند باعث کاهش کیفیت خدمات و مشکلاتی در رابطه با مشتریان شود.
علاوه بر این، شایع است که شرکتها برای کاهش هزینههای خود، به جای استفاده از پرسنل داخلی، به پیمانکارانی دست میزنند که خدمات پشتیبانی را ارائه دهند. این رویه، معمولاً باعث بروز مشکلات در رابطه با کیفیت خدمات و عدم توانایی در رفع مشکلات مشتریان میشود.
برای حل این مشکل، شرکتها باید به بخش پشتیبانی و خدمات پس از فروش خود توجه کرده و منابع و بودجه کافی را برای آن اختصاص دهند. همچنین استفاده از پرسنل داخلی و تخصصی و همچنین ارائه خدمات پشتیبانی با کیفیت و عالی، باعث رضایت مشتریان و افزایش فروش خواهد شد و همچنین به ارتقای سطح کیفی عملکرد شرکت کمک میکند.
نداشتن استراتژی و جدول زمانی مشخص برای اجرای طرحهای بازاریابی
نداشتن استراتژی و جدول زمانی مشخص برای اجرای طرحهای بازاریابی، یکی از مشکلاتی است که شرکتهای بسیاری در زمینه بازاریابی با آن روبهرو هستند. در صورتی که شرکتها نتوانند با استفاده از استراتژی و جدول زمانی مشخص، طرحی مناسب برای بازاریابی تدوین کنند، به طور قطع در رقابت با شرکتهای دیگر، به معنای نتوانستن رسیدن به اهداف خود، عقب میافتند.
بیشتر شرکتها بدون درنظر گرفتن استراتژیهای دقیق و جدول زمانی مشخص، به عنوان یک راهحل سریع و آسان، به بازاریابی پرداخته و هزینههای زیادی برای تبلیغات صرف میکنند. اما این روش، نه تنها ممکن است برای شرکتها هزینه بالایی داشته باشد، بلکه ممکن است تبلیغات به کاربران نامناسب معرفی شود و در کسب و کار خود شرکت، هیچ تأثیری نداشته باشد.
عدم وجود استراتژی و جدول زمانی مشخص برای اجرای طرحهای بازاریابی، ممکن است باعث افت نرخ فروش و درنتیجه، کاهش سود شرکت شود. همچنین، اگر شرکتها با رقبای خود به رقابت بپردازند، برای اینکه بتوانند در بازاریابی موفق باشند ونتایج مطلوب را بدست آورند، باید استراتژی و جدول زمانی مشخص را برای اجرای طرحهای بازاریابی خود در نظر بگیرند.
در کل، با نداشتن استراتژی و جدول زمانی مشخص برای اجرای طرحهای بازاریابی، شرکتها قادر به رقابت با شرکتهای دیگر نخواهند بود و نمیتوانند در بازاریابی به خوبی عمل کنند. بنابراین، توصیه میشود، قبل از شروع به بازاریابی، استراتژی و جدول زمانی مشخص برای اجرای طرحهای بازاریابی مورد نیاز را برای شرکتها تدوین کنند.
عدم شناخت و تجربه کافی از بازار و رقبا در حوزه تولید محصولات مشابه.
عدم شناخت و تجربه کافی از بازار و رقبا در حوزه تولید محصولات مشابه، یکی از موانعی است که میتواند باعث عدم موفقیت یک شرکت در بازار گردد. این عدم آگاهی میتواند سبب شود که شرکت هزینههای اضافی برای فهمیدن بازار و رقبا بپردازد، هزینهای که ممکن است برای شرکت بسیار بالا باشد.
با توجه به پیشرفت روزافزون تکنولوژی و رقابتهای شدید در بازار، فهمیدن بازار به موفقیت یک شرکت کمک بسیاری میکند. در واقع، اگر شرکتی به پیشرفت بازار و رقبا توجه نکند، ممکن است به مرور زمان کارکرد خود را از دست بدهد و نتواند در بازار برقراری داشته باشد.
در حوزه تولید محصولات مشابه، فهمیدن نیازهای مشتریان و همچنین رقبا و تحلیل رفتار آنها، امری فوقالعاده حیاتی است. با نگاه دادن به محصولات موجود در بازار و تحلیل عملکرد رقبا، میتوان بهترین راهکارها برای رقابت در بازار پیدا کرد.
بنابراین، با توجه به اهمیت فهمیدن بازار و رقبا در حوزه تولید محصولات مشابه، شرکت باید در برنامههای خود به این مسئله توجه کند. برنامهریزی مناسب برای فهمیدن بازار و محصولات رقبا میتواند باعث شود که شرکت بهترین شانس خود را برای موفقیت در بازار داشته باشد.