بستلا ها (Loop) یکی از ابزارهای مهم و اساسی زبان برنامهنویسی پایتون است که برای تکرار بخشی از کد بکار میرود. در پایتون، سه نوع بستلا وجود دارد: for، while و do..while.
در بستلا for، با تعریف یک متغیر شروع و یک متغیر پایانی بین دو نقطه، از اولین متغیر شروع کرده و به صورت تکراری در هر بار، یک مقدار به آن افزوده و تا زمانی که به مقدار پایانی نرسیده، مقداری را اجرا میکند. این نوع بستلا بیشتر برای کار با رادیوها و لیستهایی که تعدادشان مشخص است، بکار میرود.
بستلا while نیز برای انجام تکراری یک بخش از کد بکار میرود. در این نوع بستلا، مدتی که شرط داده شده صحیح باشد، اجرا میشود. در این نوع بستلا، به جای تعریف شروع و پایان، فقط شرط اجرا مشخص شده است. این نوع بیشتر برای کار با لیستها و دادههایی استفاده میشود که تعدادشان مشخص نیست.
بستلا do..while نیز به شکلی مشابه با بستلای while بکار میرود با این تفاوت که یکبار حتماً اجرا میشود و شرط آن در انتهای قسمت باید باشد.
در کل، بستلاها برای اتمام کارهای تکراری و بزرگ، انجام عملیات روی لیستها و دادهها و نیز دیگر انواع دادهساختارها، افزایش سرعت اجرا و کاهش خطا مورد استفاده قرار میگیرند. به کمک این ابزار، بسیاری از کدهای تکراری و باطری پسند را میتوان به صورت ساده و انعطافپذیری هدایت کرد و از زمان و همچنین اناتوک به جای خطا جلوگیری کرد.
مفهوم بستل در پایتون
بستل یک مفهوم پایتون است که به کمک آن میتوانیم بلوک کد را درون یک بلوک دیگر قرار دهیم و اجازه دهیم که کد درون بلوک دوم فقط وقتی اجرا شود که شرط بلوک اول برقرار باشد. با استفاده از بستل در پایتون میتوانیم بخشی از کد را فقط زمانی اجرا کنیم که یک شرط خاص برقرار باشد.
در پایتون، بستل با دو نوع شرط اولیه قابل استفاده است. شرط اولیه "if" برای این استفاده میشود که میخواهیم بخشی از کد را فقط زمانی اجرا کنیم که یک شرط خاص برقرار باشد. در مورد شرط دومی به نام "while"، بخش کد تکرار میشود تا زمانی که یک شرط خاص برقرار باشد. هنگامی که شرط مورد نظر برقرار نباشد، پایان بلوک بسته خواهد شد و کد بعد از آن ادامه خواهد یافت.
بستل در پایتون با استفاده از دو عبارت اولیه "break" و "continue" نیز کنترل میشود. برای این که بخشی از کد اجرا نشود و به جای آن به همان بلوک بچسبد، میتوان از عبارت "continue" استفاده کرد. در حالی که اگر بخواهیم بلوک کد را کاملا برای همیشه ترک کنیم و به بعد از بلوکهای بستل برویم، از عبارت "break" استفاده میشود.
بنابراین، با استفاده از بستل در پایتون میتوانیم به صورت کنترل شده بلوکهای کد را اجرا کنیم، بخشی از کد را حذف کنیم و یا برای همیشه از یک بلوک خارج شویم.
انواع بستل ها در پایتون
بستل در پایتون، یکی از مفاهیم پایهای و مهم برای ذخیره اطلاعات در کد های پایتون است. بستل یک ساختار داده از نوع باز و بسته است، که اجازه میدهد چندین مقدار مختلف را در یک متغیر ذخیره کرد.
در پایتون، بستلها از دو جزء تشکیل شدهاند؛ جزء باز و جزء بسته. جزء باز، با گذاشتن پرانتز گرد باز ({) در ابتدای بستل ایجاد میگردد و جزء بسته، با گذاشتن پرانتز گرد بسته (}) در انتهای بستل ایجاد میگردد. در بین این دو جزء، میتوان چندین مقدار مختلف را در قالبِ تاپل، لیست، دیکشنری، و... ذخیره کرد.
بستلها در پایتون میتوانند به عنوان یک متغیر در نظر گرفته شوند. همچنین، میتوان این بستلها را به عنوان پارامتر به تابعها ارسال کرد. این کار، بسیار مهم در برنامهنویسی و استفاده از توابع است که میتواند به بهبود کارایی، سرعت، و حفظ حافظه کمک کند.
نوعهای مختلفی از بستلها در پایتون وجود دارند. برای مثال، بستل تاپلی، که یک لیست از مقادیر است و قابلتغییر نیست. یا بستل لیستی، که یک لیست از مقادیر است و میتواند تغییر کند. همچنین بستل دیکشنری، که یک دیکشنری از مقدارهاست و به راحتی میتواند به عنوان یک پارامتر برای توابع استفاده شود.
با استفاده از بستلها در پایتون میتوانیم کدهایی که بسیاری از مقادیر را در یک جا یا برای یک تابع میخواهیم استفاده کنیم را بهبود ببخشیم. همچنین، به جای استفاده از متغیرهای جداگانه برای هر مقدار، میتوانیم از بستلها استفاده کرده و به این ترتیب، کد را سادهتر و قابلخوانایی بیشتری کنیم.
استفاده از بستلا در پایتون
بستلا (Lambda Function) در پایتون، یک تابع بدون نام و یا تابع مجهول است که برای انجام کارهایی کوتاه و ساده به کار میرود. بستلا ها به دلیل کارایی بالا و کمیاب بودن استفاده ها، در برنامه نویسی پایتون بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند.
در پایتون، بستلا با استفاده از کلیدواژهی lambda ساخته میشوند. این تابع ها میتوانند تعدادی آرگومان را به عنوان ورودی بگیرند و نتیجه را به صورت بازگشتی بازگردانند. در واقع، بستلا به صورت یک عبارت مفصل در پایتون تعریف میشوند که از معمولاً بیانکنندهی یک عملگر یا یک نسخه کوچک از یک تابع پیچیده است.
مزیتهای استفاده از بستلا عبارتند از اینکه این توابع بسیار کمحجم هستند، در زمان برنامهریزی، کدها را بهصورت دقیقتر خوانا میکند و در واقع مشکل ابهام کد برای کدنویسانِ دیگر حذف میشود. همچنین، بستلاها به صورت گسترده ای در کتابخانه های پیچیده پایتون مانند pandas و numpy استفاده میشوند.
در نهایت، استفاده از بستلا به دلیل اختصاصی بودن آن، انعطافپذیری کلیدی در پروژه هایی است که به دقت اداره میشود. حجم کوچک و کارایی بالای بستلا ها آنها را یکی از ابزارهای قدرتمند برای پایتون تبدیل کرده است.
ساختار بستل در پایتون
ساختار بستل (Nested) در پایتون به معنای جایگذاری یک ساختار داخلی درون یک ساختار بیرونی است. در واقع، در این ساختار، یک دستور یا تابع داخلی، به عنوان یک عضو، درون یک بلوک دیگر از دستورات قرار میگیرد. این کار به صورت تودرتو انجام میشود، به این معنی که یک داخلی بیشتر میتواند درون یک داخلی دیگر قرار گیرد.
برای ساختار بستل، از علائم { } استفاده نمیشود، بلکه از دو نقطه و کلمه کلیدیهای پایتون استفاده میشود. به این صورت که بیشترین میزان فاصله (Indentation) یعنی فاصله ابتدایی برای تمامی دستورات داخلی، باید یکسان باشد.
استفاده از ساختار بستل در پایتون، مفید است برای حل مسائلی که شامل ساختارهای مختلف جمعی هستند، مانند لیست، دیکشنری، استفاده از شرایط، حلقهها و غیره. این ساختار به ویژه برای دسترسی به مجموعهای از دادههای ساخت یافته و اتمی که به طور برخوردار از وابستگیها هستند، خوب عمل میکند و کد را خواناتر و قابل فهمتر میکند.
بهطور کلی ساختار بستل در پایتون، بهینهترین راه حل برای حل مسئله در پایتون است. با استفاده از این ساختار، میتوان برای حل مسائل پیچیده و بزرگ جای پیدا کرد و با کدنویسی سلیس، کدخوانی را سادهتر کرد.
مشکلات و ایرادات رایج در بستلا های پایتون
بستنیها در زبان پایتون به منظور جلوگیری از تضارب و اختلاف گفتار باز تعریف میشوند. بستنیها در پایتون با استفاده از دو نقطه ": " تعریف میشوند. با این حال، عدم توجه به این نکته میتواند باعث ایجاد اشکال در برنامه شود.
یکی از مشکلات رایج در استفاده از بستلاهای پایتون، چیدمان نادرست بستنیها است. به طور خاص، زمانی که بستنیها به صورت تو در تو بکار گرفته میشوند و اشکال در چیدمان آنها وجود دارد، برنامه با خطا روبرو خواهد شد. برای حل این مشکل، صحت چیدمان بستنیها باید به دقت بررسی شود.
از دیگر مشکلات رایج در استفاده از بستلاهای پایتون، عدم ترتیب صحیح استفاده از بستنیها است. در پایتون، بستنیها باید به صورت تو در تو تعریف شوند. به عنوان مثال، اگر یک بستنی در نقطهای مشخصی تعریف شده است، تمام بستنیهای دیگر نیز باید درون آن بستنی باشند. در غیر اینصورت، برنامه با خطا روبرو خواهد شد. بنابراین، توجه به ترتیب صحیح استفاده از بستنیها از اهمیت بالایی برخوردار است.
بنابراین، برای جلوگیری از ایرادات و مشکلات در بستنیهای پایتون، باید به دقت به ترتیب و چیدمان صحیح بستنیها توجه شود. عدم مراقبت در این مورد، میتواند باعث ایجاد خطا در برنامه شود و از اجرای صحیح آن جلوگیری کند. به همین دلیل، استفاده صحیح از بستنیها برای تضمین صحت برنامه بسیار مهم است.
نکات مهم در استفاده از بستلا در پایتون
بستلا یکی از قابلیتهای پایتون است که به برنامهنویسان کمک میکند برای تغییر قابلیت دید پایتون. این قابلیت جهت استفاده در مواردی همچون بستهبندی، افزایش ایمنی و اختصار کد هدفمند طراحی شده است. در اینجا نکاتی پیرامون استفاده از بستلا در پایتون آورده شده است.
اولین نکته در استفاده از بستلا، عدم امکان اجرای دستورات Multiple Assignment (تخصیص چند مقدار به متغیرها). بهطوریکه اگر بستلا را فعال کنید، تلاش برای انجام چنین دستوراتی خطا میدهد. این بخش از بستلا در برنامهنویسی شیگرا بسیار کاربرد دارد.
نکته دیگر، قابلیت استفاده از عملگر برعکس (Unary operator) در پایتون است. عملگر برعکس با استفاده از علامت ( ~ ) نشانهگذاری میشود. با فعالکردن بستلا، این عملگر میتواند به شکل Implicit Conversion بهکار برود. بهاینصورت که یک عدد منفی در جواب تبدیل شده به عدد مثبت با مقدار 1 بیشتر از مقدار اصلی.
نکته پایانی، این است که بستلا ممکن است کمک کند تا کد تمیز و روشنتری بوجود آید. با استفاده از این قابلیت، میتوان کد را اختصار داده و خواناتر نمایش داد. ولی باید بهخاطر داشت که این کار تنها در مواردی که فهم کد به دلیل کمیت آن بسیار مهم است، قابل انتقال بهکار میرود. در مقابل، در مواردی همچون پروژههای بزرگ، استفاده از بستلا بهدلیل کاهش درک قابلیت دید بهطور قابلتوجهی شدید نیست.
تمرین های عملی برای تمرین بستلا در پایتون
بستل یکی از مهمترین ویژگی های زبان پایتون است که استفاده از آن در کدنویسی بسیار مهم و مفید است. بستل به معنای قرار دادن یک یا چند دستور درون یک بلوک کد است تا این دستورات با هم اجرا شوند. با استفاده از بستل، کد های طولانی و پیچیده را به صورت سازماندهی شده و خوانا تر می توان آنها را نوشت.
در تمرین های عملی برای تمرین بستل در پایتون، می توانید با استفاده از انواع مختلف بستل ها، مهارت های پایه ای را برای نوشتن کد های ماژولار و سازماندهی شده تقویت کنید. برای مثال، می توانید با استفاده از بستل های if و else، یک برنامه ساده بنویسید که بررسی کند آیا یک عدد مثبت یا منفی است.
همچنین، می توانید با استفاده از بستل های for و while، برنامه هایی برای تکرار دادن عملیات خاصی بر روی داده های مختلف بنویسید. به عنوان مثال، می توانید یک برنامه ساده برای گرفتن مجموع عناصر یک لیست را با استفاده از بستل for بنویسید.
با استفاده از تمرین های عملی برای تمرین بستل در پایتون، می توانید خودتان را به چالش بکشانید تا مهارت های کدنویسی خود را بهبود بخشید و به یادگیری پایتون روی بیاورید. این تمرینات به شما کمک خواهند کرد تا به بهترین روش برای بخشیدن یک بلاک کد در پایتون، آشنا شوید و ساده ترین روش برای نوشتن کد ها را فراگیرید.
برنامه نویسی پویا با استفاده از بستلا در پایتون
برنامه نویسی پویا یا Dynamic Programming یک روش محاسباتی است که برای حل مسائل به کار میرود. در این روش، مسئله به دنبالهای از مراحل تقسیم میشود و برای هر مرحله از نتایج مراحل قبلی استفاده میشود تا نتیجه نهایی دست یافته شود. برای این کار، از حافظه استفاده میشود تا محاسبات مجدد در هر مرحله به حداقل برسد.
یکی از ابزارهایی که برای پیادهسازی برنامه نویسی پویا در پایتون به کار میرود، بستلا یا Memoization است. در این روش، نتایج محاسبات قبلی در یک حافظه مانند دیکشنری ذخیره میشوند تا دوباره محاسبه نشوند. به این ترتیب، زمان اجرای برنامه به طور قابل توجهی کاهش مییابد.
در بسیاری از مسائل پویا، اولین قدم برای حل، تعریف یک تابع بازگشتی است که نهایتا نتیجه نهایی را به دست میآورد. سپس با استفاده از بستلا، از مقدارهای محاسبه شده در طول زمان استفاده شده و نتیجه نهایی به سادگی به دست میآید.
در پایتون، برنامهنویسان میتوانند برای پیادهسازی بستلا از توابع داخلی و همچنین کتابخانههایی همچون functools و toolz استفاده کنند. با استفاده از این ابزارها، میتوان به صورت سریع و سادهتر از برنامهنویسی پویا بهره گرفت و زمان اجرای برنامه را بهطور قابل توجهی کاهش داد.
بررسی و مقایسه بستلا و لیست ها در پایتون
لیستها و بستلاها در پایتون دو نوع دادهساختار هستند که برای ذخیرهسازی اطلاعات استفاده میشوند. لیستها به صورت یک مجموعه از اشیاء (object) در یک ترتیب خاص ذخیره میشوند و میتوان با استفاده از شمارهی (index) هر یک از این اشیاء را فراخوانی کرد. اما بستلاها تقریبا شبیه به لیست ها هستند با این تفاوت که موقعی که به عنوان تریب (slice) یک قسمتی از یک بستل فراخوانی شوند بامزهی این کوتاهتر یا در صورت نیاز به اصلاح دادههای ردیابیشونده را به راحتی میتوان تراکنشی نیافت به آنها انجام داده پس بستلاها به دلیل این خصوصیتشان در بعضی موارد به جای لیستها مراجعه میشود.
لازم به ذکر است بستلاها برخلاف لیستها گرفتار مشکلاتی به خاطر ناپایدار بودن در حافظه میشود و در صورت تغییر سایز بزرگ هنگام استفاده از بستلها وقوع میکند. به عنوان مثال اگر تعداد اشیای یک بستل بزگتر از فضای در نظر گرفته شده باشد این مشکل در بستلاها هنگام تغییر سایز اتفاق میافتد ولی لیستها به طور پیش فرض شمارهمنفی را پشتیبانی میکنند، بنابراین لیستها در این مورد از بستلاها برتری دارد.
ازریابی و دسترسی نیز در دو نوع لیستها و بستلاها کاملاً متفاوت هستند. بر خلاف لیستها که با استفاده از شماره فراخوانی میشوند، بستلاها تمایل بیشتری به استفاده از مرجع هستند تا شماره فراخوانی. البته با توجه به این موضوع که بستلاها به سختی از حافظه پویا پشتیبانی میکنند بنابراین بایستی دقت کنید تا از مراجع استفاده کنید که مشکلی بوجود نیاید.
در کل، استفاده از لیستها یا بستلاها به نیاز خود بستگی دارد. اگر میخواهید با مجموعه اشیای خاصی که از آنها استفاده میکنید در یک سری عملیات اساسی کار کنید، لیستها بهترین گزینهای هستند. اگر کاری را انجام میدهید که نیاز به دقت بالاتر دررابطه با مراجع دارد و به فضای پویا نیز نیاز ندارید، بستلاها میتواند بهترین گزینه باشد. . آخرین دلیل میتواند رابطهی وابستگی برای برخی عملیات مورد نیاز باشد که بستلاها برای آن مناسبترند.
رفع خطاهای شایع در بستل های پایتون
بستل های پایتون یکی از مهمترین ابزارهای این زبان برای کار با داده ها و پردازش آن هاست. در این حالت، بستل به عنوان یک بلوک کد قابل اجرا در نظر گرفته می شود که برای انجام یک یا چند کار خاص به کار می رود. با این حال، همانطور که بسیاری از برنامه نویسان روبرو می شوند، بنابراین برخی از خطاهای شایع در بستل های پایتون وجود دارد که می تواند موجب انتشار خطا در برنامه شود.
اولین خطا احتمالی در بستل های پایتون، خطا در نحوه تعریف و استفاده از نام های متغیر است. برای مثال، اگر یک متغیر برای نشان دادن یک عدد صحیح با نام "1" تعریف کنید، این یک خطا خواهد بود زیرا شماره ها نمی توانند به عنوان نام متغیر استفاده شوند.
در بستل های پایتون، ممکن است کد برنامه در بخشی از بستل کاملاً اجرا نشود، معمولاً به دلیل اشتباه در تعداد ورودی ها یا خروجی ها. برای مثال، اگر یک تابع با نام "myfunction" را تعریف کرده اید و از آن در یک بستل استفاده می کنید، اما در تعداد ورودی ها یا خروجی ها مشکلی وجود دارد، کد شما در بخشی از بستل اجرا نخواهد شد.
یکی دیگر از خطاهای شایع در بستل های پایتون، استفاده از عملگر های نامعتبر است. برای مثال، استفاده از "+" برای اتصال دو رشته به یکدیگر، در حالی که یکی از آن ها یک شماره است، می تواند باعث خطا در برنامه شود. در این صورت باید از دستور int() استفاده کرد تا رشته را به عدد تبدیل کنید.
در کل، تعقیب و رفع خطاهای شایع در بستل های پایتون به برنامه نویسی در این زبان کمک زیادی می کند. این امر به برنامه نویسان کمک می کند تا قادر باشند کد ایمنی و خالی از خطا تولید کنند که در نهایت به کارایی بهتر برنامه و افزایش بهره وری کمک می کند.