مقاله ارزیابی عملکرد نیروی انسانی
1. بررسی کیفیت کارکنان جدید استخدام شده
در هر سازمانی، استخدام کارکنان جدید از اهمیت بالایی برخوردار است. به طوری که نیروهای مناسب و با تجربه، میتوانند باعث پیشرفت سازمان شوند و موجب افزایش بهرهوری آن شوند. این موضوع، زمان مهمی از منابع و وقت سرمایهگذاری در انتخاب افراد مناسب میگیرد. اما بعد از انجام مصاحبهها و انتخاب افراد، باید به بررسی کیفیت کارکنان جدید استخدام شده پرداخته شود.
برای بررسی کیفیت کارکنان جدید، میتوان از روشهای گوناگونی استفاده کرد که بهترین آنها مقایسه فعالیتهای افراد جدید با استانداردهای تعیین شده است. در این روش، باید به دنبال یافتن هماهنگی میان اهداف سازمان، مهارتها، طرحریزی و فعالیتهای افراد باشیم. به علاوه، باید نوع مهارتهایی که افراد جدید به سازمان میآورند را بیشتر بشناسیم تا بهتر بتوانیم از آنها بهره بگیریم.
اهمیت دیگری که در بررسی کیفیت کارکنان جدید میتوان به آن اشاره کرد، بررسی درک آنها از فرهنگ سازمانی است. به عبارت دیگر، باید دریافت که آیا افراد جدید توانستهاند با اهداف و مأموریت سازمان آشنا شوند و در فعالیتهایشان به طور صحیح عمل کنند. با توجه به این مسئله، باید به نحوی توسعه داده شود که این فرهنگ در جایگاه قوی قرار بگیرد و افراد جدید همچنان در راستای اهداف سازمان عمل کنند.
بنابراین، بررسی کیفیت کارکنان جدید استخدام شده نقش مهمی در پیشرفت و بهبود سازمان دارد. برای این منظور، بهتر است از روشهای مناسب استفاده کنیم و به بررسی فرهنگ سازمانی، مهارتها و فعالیتهای این افراد بپردازیم. با این کار میتوانیم بهترین کارکنان را در سازمان خود انتخاب کنیم و باعث پیشرفت و بهبود سازمان شویم.
2. ارزیابی عملکرد کارکنان قبلی در یک دوره زمانی مشخص
ارزیابی عملکرد کارکنان در دورههای مختلف از اهمیت بالایی برخوردار است و تاثیر بسیاری در تصمیمگیریهای مربوط به استخدام، پرداخت حقوق و حقوق بینالمللی، ارتقاء و تغییر سمت کارکنان، دارد. یکی از مواردی که برای ارزیابی عملکرد کارکنان بسیار مهم است، ارزیابی عملکرد کارکنان در یک دوره زمانی مشخص است. در این نوع از ارزیابی عملکرد، عملکرد کارکنان در یک بازه زمانی مشخصی که معمولاً یک سال است، بررسی و ارزیابی میشود.
در این نوع از ارزیابی عملکرد، هدف از ارزیابی، ارزیابی پیشرفت هر کارکنان و همچنین افزایش عملکرد آینده آن کارکنان است. این ارزیابی میتواند شامل بررسی عملکرد کارکنان در سهام وظایف خودشان، کارآیی در انجام وظایف، توانایی در حل مسائل، مهارتهای ارتباطی و هرچیزی باشد که باعث موفقیت دوامدار کارکنان در سازمان میشود.
در فرآیند ارزیابی عملکرد کارکنان در یک دوره زمانی مشخص، آوای ناکامی، اشتباهات و حتی مواردی که باید توسعه یابند، برای کارکنان بازخورد داده میشود. در این راستا، اهداف برای دوره آینده تعریف و تعیین میشود و برنامههای آموزشی و توسعهای برای تقویت مهارتهای کارکنان پیشنهاد میشود. به این ترتیب، ارزیابی عملکرد کارکنان در یک دوره زمانی مشخص، میتواند بهبودیهای اساسی در سازمان به دنبال داشته باشد.
3. تعیین نقاط ضعف و قوت کارکنان در عملکردشان
در هر سازمان، اعضای تیم متشکل از کارکنان خود هستند که تلاش برای بهبود عملکرد آنها امری حائز اهمیت است. به همین دلیل، شناخت نقاط قوت و ضعف کارکنان در عملکردشان می تواند به بهبود کارایی و عملکرد کلی سازمان کمک کند. برای این منظور، انجام بررسیهایی به منظور شناسایی نقاط قوت و ضعف کارکنان می تواند بسیار مفید باشد.
نقاط قوت کارکنان باید شناسایی شوند تا در زمینههایی که آنها توانایی خوبی دارند، به آنها اعتماد بیشتری داشته شود. یافتن افرادی با تواناییهای مختلف و بهره مندی از آنها، بهبود کارایی سازمان را تضمین می کند. با شناخت نقاط ضعف کارکنان، باید سعی شود تا بهبودی در آن زمینه ها ایجاد شود و نقاط ضعف کارکنان حذف یا کاهش یابند.
مهارت های فردی، انگیزه، توانایی های فنی و نیز بهبود محیط کاری، میتوانند به عنوان عوامل مؤثر در تعیین نقاط قوت و ضعف کارکنان استفاده شوند. البته باید به دقت این مسئله بررسی شود تا با مشکلاتی چون تحلیل نادرست، تبعیض و یا چنین چیزی مواجه نشویم.
روشهای مختلفی برای تشخیص نقاط قوت و ضعف کارکنان در دسترس هستند. این شامل بررسی ارزیابی عملکرد رسمی، مصاحبه و مشاهده می باشد. در هر صورت، مهمترین چیز شناخت دقیقی است که فرد دارد و برای تعیین نقاط قوت و ضعف کارکنان، به شنیدن نظرات آنها احترام گذاشته شود.
با تعیین نقاط قوت و ضعف کارکنان، می توان کار را به گونه ای پیش برد که بهرهوری بیشتری حاصل شود و همین امر در توسعه سازمان بسیار مهم است. بهبود کارکرد کارکنان، نهتنها به بهبود عملکرد سازمان کمک می کند، بلکه به ارتقای فردی و حتی اجتماعی کارکنان هم میتواند کمک کند.
4. پیشنهاد راهکارهای بهبود عملکرد کارکنان
بهبود عملکرد کارکنان از مهمترین مسائلی است که برای هر سازمان و شرکتی باید در نظر گرفته شود. کارکنان در هر سازمان و شرکتی نقشی بسیار حیاتی و اساسی دارند و بدون ایشان به عملکرد موثر و موفقیت در کسب و کار هیچ گاه نمیتوان رسید. به همین دلیل، همیشه باید به بهبود عملکرد کارکنان توجه کرد و این پایه اصلی برای بهبود عملکرد شرکت است.
یکی از راهکارهای مهم برای بهبود عملکرد کارکنان، اصلاح فرآیندهای کاری است. فرآیندهای کاری باید به گونهای طراحی شوند که به کارکنان اجازه دهند به بهترین نحو از ظرفیت و تواناییهایشان استفاده کنند. این باعث میشود کارکنان بیشترین میزان انگیزه و اعتماد به نفس را در انجام کارهای خود به دست بیاورند.
رعایت حقوق کارکنان نیز یکی دیگر از راهکارهای مهم برای بهبود عملکرد کارکنان است. حقوق و دستمزد مناسب، پرداخت به موقع حقوق و ارائه تسهیلات مناسب به کارکنان میتواند باعث افزایش انگیزه و اعتماد به نفس کارکنان شده و برای کارفرمایان بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی کارکنان ایجاد کند.
همچنین، انجام دورههای آموزشی و تخصصی برای کارکنان نیز میتواند منجر به بهبود عملکرد شود. این دورهها میتوانند به افزایش دقت و تمرکز کارکنان، افزایش دانش و تجربه و افزایش تواناییهای کاری آنها کمک کنند. در نتیجه، کارکنان با بهرهوری بیشتری از تواناییهای خود، عملکرد بهتری از خود نشان خواهند داد.
بهبود فرهنگ سازمانی و تشویقی نیز یکی دیگر از راهکارهای بسیار مهم در بهبود عملکرد کارکنان است. فرهنگ و مفاهیم کاری مثبت و با ارزش برای کارکنان، همچون رشد شغلی، ترقی و جوایز و پاداشهای مناسب، میتوانند باعث افزایش انگیزه و توان موثر کارکنان شوند و در نتیجه بهبود عملکرد کارکنان را به همراه خواهند داشت.
5. مقایسه عملکرد کارکنان با استانداردهای قابل قبول
تعیین استانداردهای قابل قبول برای عملکرد کارکنان یکی از مهمترین ابزارهایی است که مدیران برای ارزیابی و مقایسه عملکرد کارکنان در یک سازمان استفاده میکنند. هدف از ایجاد استانداردهای قابل قبول، تعیین یک سطح عملکرد مناسب برای کارکنان است تا بتوانند مراحل اجرای کار، هدفهای کاری و مهارتهای موردنیاز را بدانند و با جریانهای کاری موافقت کنند.
میتوان در ارزیابی عملکرد کارکنان به دو نوع استاندارد قابل قبول اشاره کرد. استانداردهای کمی به معنای هدفهای تعریف شده در مورد اجرای یک کار هستند. این هدفها باید قابل اندازهگیری، محیطپذیر، حقیقی و قابل تفهیم باشند. استانداردهای کیفی که همچنین به عنوان استانداردهای غیرکمی استفاده میشوند، به مهارتهای فردی مورد نیاز در اجرای عملکرد کاری اشاره دارند. این نوع استاندارد قابل اندازهگیری نیست و بیشتر به شیوههای اجرایی کار و خلاقیت کارکنان بستگی دارد.
استفاده از استانداردهای قابل قبول در ارزیابی عملکرد، مدیران را قادر میسازد تا با مقایسه کارکنان با یکدیگر، از کارکنان با عملکرد بالاتر برای ارتقاء و افزایش بهرهوری استفاده کنند. علاوه بر این، استفاده از استانداردهای قابل قبول کمک میکند تا بهترین راه برای بهبود عملکرد کارکنان شناسایی شود و این امر بهبود عملکرد کلی سازمان را در پی دارد. به طور خلاصه، استفاده از استانداردهای قابل قبول در ارزیابی عملکرد کارکنان، به مدیران کمک میکند تا عملکرد کارکنان را بهصورت دقیق ارزیابی کنند و همچنین هدفهای کاری را تعیین کنند.
6. بررسی تاثیر عوامل خارجی بر عملکرد کارکنان
عملکرد کارکنان در شرکتها و سازمانها از عوامل بسیار متعددی تحت تاثیر قرار میگیرد. بررسی تأثیر عوامل خارجی، از جمله این عوامل است که بر جمعیت انگیزشی، نگرش و همچنین رفتار کارکنان تأثیر دارد. عوامل خارجی شامل عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هستند. در ادامه به برخی از این عوامل مهم میپردازیم.
یکی از عوامل مهم خارجی که مستقیماً بر عملکرد کارکنان تأثیر میگذارد، وضعیت اقتصادی و بازار است. هر چقدر وضعیت اقتصادی سودمند و ثابت باشد، کارکنان بهتر و با انگیزهتری کار میکنند. جایی که بازار فروش برای شرکت سهم بیشتری و درآمد بالاتری به همراه دارد، کارکنان بهترین تلاش را میکنند و برای ارضای نیازهای مالی خود و خانوادهشان، سخت و با انگیزه به کار خود ادامه میدهند.
عوامل اجتماعی و فرهنگی نیز تأثیر فراوانی بر عملکرد کارکنان دارند. این عوامل بین فرهنگهای مختلف و همچنین افراد با شخصیتهای مختلف، تفاوت دارند. بررسی و مدیریت این تفاوتها، میتواند بهبود عملکرد کارکنان را در بر داشته باشد. در برخی شرکتها، قوانین و سیاستهایی برای برخورد با تفاوتهای فرهنگی وجود دارد تا ارتباطات و همکاری میان کارکنان را بهبود بخشد.
در پایان، عوامل سیاسی نیز به عنوان یکی از عوامل خارجی مهم است که بر عملکرد کارکنان تأثیر دارد. تحریمهای اقتصادی و سیاسی، نابسامانی و نامطلوب در شرکتها ایجاد میکند و کارکنان را مجبور به اجرای تغییرات و یا تنظیم مجدد سیاستهای شرکت میکند. بنابراین، رسیدگی به عوامل خارجی به عنوان عوامل تأثیر گذار بر عملکرد کارکنان در دسترس است و میتواند بهبود و بهره وری کارکنان را تقویت کند.